مجله

21 تیر ماه روز حجاب و عفاف 1402

روز حجاب و عفاف ، تاثیر حجاب در زندگی چیست ؟

شماره تلفن نمایندگی تعمیر یخچال، تلویزیون 021

بیست و یکم  تیر ماه را روز حجاب و عفاف نامیده اند. درسال ۱۳۱۴ هجری شمسی در این روز مردم مشهد  بر علیه کشف حجاب تظاهرات کردند و سربازان رضاشاه  در جواب مردم، آن ها را در مسجد گوهر شاد به خاک و خون کشیدند. سالیان سال است که مردم دغدغه مند در مورد مسئله حجاب در این روز به تبعیت مردم مشهد به خیابان ها می آیند و بر علیه بد حجابی در کشور اسلامی مان راه پیمایی می کنند، در این مطلب از مجله ایبک با ما همراه باشید تا با این حجاب و عفاف آشنا شوید.

حجاب و عفاف

حجاب و عفاف نقش بزرگی را در تکامل جامعه و رسیدن امت اسلامی به هدف آفرینش، عفت، پاکی،  اصالت و هویت فرهنگی ایفا می­ کند. یکی از ظرافت های فرهنگ اسلامی که موجب گرمی و استحکام خانواده می­ گردد و مانع از رشد فساد و تباهی جامعه می­ شود و جریان زندگی انسان ها را در مسیر اصلی خود قرار می­ دهد، پوشش اسلامی می باشد. پوشش اسلامی، عفاف و متانت و شخصیت زن  را نمودار می­ کند و از عرضه دست و دلبازانه متاع وی ممانعت می­ کند و او را همچون دری گرانبها در بر می ­گیرد.

سال هاست که مخالفین حجاب سعی داشته اند بین حجاب و اصل دین پیوندی جدا ناشدنی ایجاد کنند تا اولین فتحشان شکست دین اسلام باشد. بنا بر این بیشتر از آنچه که مورد نظر دین بوده است، حجاب را ترسیم کرده­ اند و تمام دینداری را در حجاب داری خلاصه کرده ­اند، و سپس با همین دستاویز در کشورهای مانند ایران، آغاز تهاجم فرهنگی و اسلام زدایی را در مقابله با حجاب آغاز کرده و متاسفانه در این راه موفقیتی چشم گیر هم بدست آورده­ اند.

از دیدگاه اسلام حجاب به معنی محدود کردن فعالیت های اجتماعی زنان نیست، بلکه زن می تواند با رعایت پوشش و حفظ حدودی که دین  مشخص کرده است در جامعه حضوری فعال داشته باشد.

 

قرآن کریم فلسفه پوشش را نوعی احترام گذاردن و حرمت بخشی به زن می داند زیرا وی را از نگاه‌ های شهوانی و آلوده حفظ می کند. زیرا اگر زن، حدود شرعی را رعایت نکند، هر بیمار دلی به او طمع می کند و با نگاه آلوده خود حریم وی را می شکند و هویت واقعی‌ او را به فراموشی می سپارد،

حجاب حق الهی

بعضی افراد خیال می کنند که حجاب و عفاف برای زن، محدودیت و حصاری است که خانواده و وابستگی به شوهر برای او ایجاد کرده است بنابر این تصور حجاب  نشانه ضعف و محدودیت زن قلمداد می شود، اما راه حل این تصور غلط در مورد حجاب در بینش قرآن کریم این گونه است که زن باید کاملا درک کند  که حجابش فقط مربوط به خود او نیست تا بتواند از حق خود بگذرد و همچنین حجاب مربوط به مرد هم نمی باشد تا با رضایت مرد از حجاب صرف نظر شود. حجاب زن مربوط به خانواده هم نمی باشد تا اعضای خانواده در مورد آن رضایت دهند؛ بلکه حجاب زن، حق الهی است.

در جهان غرب و کشورهایی که به قانون غربی مبتلایند، اگر زن همسرداری، آلوده شد و مرد رضایت داد، قوانین آنها پرونده را مختومه اعلام می کنند؛ اما در اسلام چنین نیست. حرمت زن نه به خود زن، نه به شوهر و نه به برادر و فرزندانش اختصاص دارد و همه این ها اگر رضایت بدهند قرآن راضی نخواهد بود؛ چون حرمت  و حیثیت زن، حق الله است و خداوند متعال زن را با سرمایه عاطفه آفرید، که معلم رقت باشد و برای بشر پیام عاطفه بیاورد. اگر جامعه ای این درس رقت و عاطفه را ترک کند و به دنبال غریزه و شهوت برود.

به همان فسادی مبتلا می شود،  که در غرب به وجود آمده است. از این جهت، کسی حق ندارد بگوید که من به داشتن حجاب رضایت دارم و از اینکه قرآن کریم می فرماید: «هر گروهی، حتی اگر راضی هم باشند، شما حد الهی را در برابر آلودگی اجرا نمایید.» مشخص می شود که عصمت زن حق خداست و به کسی ارتباطی ندارد. قهرا همه اعضای خانواده و اعضای یک جامعه و خصوصا خود زنان، امین امانت الهی می باشند.

زن از نظر قرآن امانت دار حق خداست؛ یعنی این مقام حرمت و حیثیت را ، خدای سبحان که حق خود اوست، به زن داده و خواسته است او این امانت را حفظ کند؛ آنگاه جامعه مسلمانان به صورتی در می آیند که جهان برابر آن خضوع می نماید.

جامعه ای که قرآن در آن حاکم است، جامعه عاطفه است و سرش این است که نیمی از جامعه، معلمان عاطفه یعنی مادران هستند. بخواهیم یا نخواهیم، بدانیم یا ندانیم، اصول خانواده درس رأفت و رقت می دهد و این رأفت و رقت در همه مسائل کارساز است. بنابر این در هر بخشی و بعدی از ابعاد، برای سیر به مدارج کمال زن و مرد فرقی ندارند، منتها باید اندیشه ها قرآن گونه باشد؛ یعنی همان گونه که قرآن کمال و حجاب و اندیشه و عفاف را با هم سازگار می داند، ما نیز در نظام اسلامی کمال و حجاب را هماهنگ بدانیم؛ یعنی عظمت و کمال زنان در این است که مردان نامحرم را نبینند و مردان نیز آنها را نبینند؛ «أن لایرین الرجال و لا یراهن الرجال».

قرآن کریم هنگام سخن درباره حجاب می فرماید: یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُلْ لِأَزْوَاجِکَ وَبَنَاتِکَ وَنِسَاءِ الْمُؤْمِنِینَ یُدْنِینَ عَلَیْهِنَّ مِنْ جَلَابِیبِهِنَّ ۚ ذَٰلِکَ أَدْنَىٰ أَنْ یُعْرَفْنَ فَلَا یُؤْذَیْنَ: ای پیغمبر به زنان و دختران خودت و زنان مؤمنان دیگر بگو که خویش تن را با چادر بپوشانند، که این کار برای این که آن ها (به عفّت و حرّیت) شناخته شوند تا از تعرض و جسارت (هوس رانان) آزار نکشند. حجاب و عفاف احترام به زن است که نا محرمان او را از دید حیوانی ننگرند؛ حال اگر کسی از تشخیص اصول ارزشی عاجز باشد، ممکن است حجاب را بند بداند؛ حال اینکه وقتی قرآن کریم مسأله ی لزوم حجاب را مطرح می کند، علت و فلسفه حجاب را این گونه بیان می فرماید: ذالک أدنی أن یعرفن فلایؤذین؛ یعنی بخاطر اینکه شناخته شوند و مورد اذیت واقع نشوند، زیرا زنان تجسم حرمت و عفاف جامعه می باشند و حرمت دارند.

حجاب و عفاف

حجاب و عفاف در قرآن

وقتی حرف از حجاب به میان می آید بعضی ها می گویند در کجای قرآن در مورد حجاب گفته شده است؟ اصلا حجاب به این معنی که می گویید نیست آیا این حرف ها درست است؟

«حجاب» به معناى حاجب، پرده، پوشیدن و پنهان کردن و مانع، خواه مانع مادّى مانند پرده و دیوار  و یا مانع معنوى است. این کلمه هفت مرتبه در قرآن کریم آمده است. در۱. سوره مریم آیه ۱۷ ؛ ۲.سوره احزاب  آیه ۵۳ ؛ ۳.سوره اعراف  آیه ۴۶ ؛ ۴.سوره  فصلت آیه ۵ ؛ ۵.سوره اسراء  آیه ۴۵؛ ۶. سوره ص آیه ۳۲ ؛ ۷.سوره شوری آیه ۵۱ و معناى آن در این هفت مورد چیزى است که از هر نظر، مانع دیده شدن چیز دیگرى مى شود. چنان که در قرآن در مورد زنان پیامبر صلى الله علیه و آله مى خوانیم: « وَ إِذا سَألْتمُوهُنَّ مَتاعا فَسألوهُنَّ مِن وَراءِ حجابٍ…»؛ « (به مسلمانان مرد سفارش شده است) اگر چیزی را از زنان خواستید از پشت پرده درخواست کنید».

با توجه به این آیه که مى فرماید: « ذَلِکَ اَطهُر لقلوبِکم و قُلوبِهُنَّ » مى فهمیم که مسئله آداب معاشرت زن و مرد با یکدیگر را مطرح مى کند؛ چنان در آیات ۳۲ و ۶۰ سوره احزاب به زن و مرد نامحرم در خصوص حجاب و نحوه برخوردشان با یکدیگر سفارش و راهنمایی کرده است. لذا به کارگیرى کلمه «حجاب» در قرآن کریم، به معناى حجاب اسلامى مصطلح نیست و همین معنا سبب گردیده بسیارى گمان کنند اسلام خواسته است زن همیشه پشت پرده و در خانه محبوس باشد و بیرون نرود یا مثل ویل دورانت بگویند: «این امر خود مبناى پرده پوشى است، پوشش اسلامى زنان پیش از مسلمان شدن ایرانیان نازل شده است.»

پیشنهاد آی‌بک امداد :  ورزش چه تاثیری روی سلامتی دارد ؟

و یا مدّعى شوند: حجاب به وسیله ایرانیان به مسلمانان و اعراب سرایت کرده است، در حالى که آیات مربوط به همان گونه که ویل دورانت مى گوید و کتب تفسیر شیعه و سنّى آن را تأیید مى کنند اعراب چنین پوششى نداشتند و عادتشان تبرّج و خودنمایى بود که اسلام آن را ممنوع ساخت چنان چه خداوند در قرآن می فرمایند: وَقَرْنَ فِی بُیُوتِکُنَّ وَلَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِیَّهِ الْأُولَىٰ؛ و در خانه‌هایتان بنشینید و آرام گیرید (و بی‌حاجت و ضرورت از منزل بیرون نروید) و مانند دوره جاهلیت پیشین با آرایش و خود آرایی بیرون نیایید.

بنابراین، گرچه پوشش، فرهنگ عمومى و رایج بین همه ملل بود، اما پوشش اسلامى به نحوى که ضمن پرهیز از خودنمایى، حدود و مشخصات خاصى دارد، از فرهنگ اسلامى وارد فرهنگ ایرانیان شد. در قرآن مجید درباره حجاب و پوشش از واژه «جلباب» یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُلْ لِأَزْوَاجِکَ وَبَنَاتِکَ وَنِسَاءِ الْمُؤْمِنِینَ یُدْنِینَ عَلَیْهِنَّ مِنْ جَلَابِیبِهِنَّ: ای پیغمبر (گرامی) با زنان و دختران خود و زنان مؤمنان بگو که خویشتن را به چادر فرو پوشند.

یا «خمار»وَقُلْ لِلْمُؤْمِنَاتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَیَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلَا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا ۖ وَلْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَىٰ جُیُوبِهِنَّ ۖ وَلَا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ: و به زنان مؤمن بگو تا چشمهای خود را (از نگاه ناروا) فرو بندند و فرج ها و اندامشان را (از عمل زشت) حفظ کنند و زینت و آرایش خود جز آن مقدار که قهرا ظاهر می‌شود (بر بیگانه) آشکار نسازند، و باید سینه و بر و دوش خود را بوسیله مقنعه بپوشانند و زینت و جمال خود را آشکار نسازند.

در روایات و در بحث نماز (کتاب الصلوه) و در بحث ازدواج (کتاب النکاح) واژه «ستر» و «ساتر» به معنی پوشش و وسیله پوشش زن در مقابل نامحرمان استفاده شده است. بنابراین پوشش اسلامى زنان به معناى حبس و زندانى کردن و قرار دادن آن ها پشت پرده و عدم مشارکت این گروه عظیم در فعالیت هاى اجتماعى نیست؛ چه بسا مشارکت سیاسى زنان در اسلام، زمانى به رسمیت شناخته شد که آن ها در کنار مردان در بیعت با رسول اکرم صلى الله علیه وآله قرار گرفتند که عرف و جامعه در آن روزگار، براى زن منزلتى قایل نبودند.

یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ إِذَا جَاءَکَ الْمُؤْمِنَاتُ یُبَایِعْنَکَ: ای پیغمبر (گرامی) چون زنان مؤمن آیند که با تو بیعت کنند. اما در غرب، با چهارده قرن تأخیر آن هم از روى اضطرار و به منظور استفاده ابزارى از احساسات و آراء سیاسى زنان مطرح گردید، اما حجاب و پوشش زمانى مطرح می شود که زن در اجتماع حضور پیدا می کند و به جهت اینکه از او استفاده ابزارى نشود و از مزاحمت ها در امان باشد لازم است که بدنش را در معاشرت با مردان بپوشاند و به خود نمایى و جلوه گرى نپردازد و مشارکت او در فعالیت ها بر اصول انسانى و اسلامى استوار باشد.

روز حجاب و عفاف

علت اختصاص پیدا کردن عفاف و حجاب در اسلام به زنان

علت اینکه دستور پوشش در اسلام به زنان اختصاص یافته است این است که میل به خودنمایی و خود آرایی مخصوص زنان می باشد. در تصاحب قلبها و دلها مرد شکار است و زن شکارچی، همچنان که در تصاحب جسم و تن، زن شکار است و مرد شکارچی. میل زن به خودآرایی و جلوه گری از این نوع حس شکارچی گری او ناشی می شود. در هیچ جای دنیا سابقه ندارد که مردان لباسهای بدن نما بپوشند و آرایشهای تحریک کننده به کار ببرند. این زن است که به حکم طبیعت خاص خود می خواهد دلبری کندو مرد را دلباخته و در دام علاقه خود اسیر سازد.

بنابراین همین میل به خودنمایی است که سبب می شود زنان به لباس‌های بدن نما و آرایش‌های تحریک کننده روی آورند. کنترل نکردن این میل ایجاد فساد می کند. پوشش، مهم ترین عامل اعتدال در این میل است.
در تفسیر المیزان و در تعریف تبرج آمده است: «کلمه تبرج به معنای ظاهر شدن در برابر مردم است. همان گونه که برج قلعه برای همه پیداست.
در تفسیر نمونه، ذیل آیه «لا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِیَّهِ الْأُولَی…» آمده است:
مانند جاهلیت نخستین، در میان مردم ظاهر نشوید و اندام و وسایل زینتی خود را در معرض تماشای دیگران قرار ندهید… تبرج به معنی آشکار شدن در مقابل مردم است… .

زنها از نظر روحی و روانی، به خودنمایی و ظاهر شدن در برابر دیگران تمایل دارند و این میل ، آنها را به سمت نشان دادن خود و زینت‌ هایشان به دیگران می کشاند.

اسلام برای کنترل کردن این میل درونی، مسئله پوشش عفاف و حجاب را در عرصه‌های عمومی مطرح و برای پاسخ گویی مناسب به این میل، زنان را به داشتن آرایش و زینت  در عرصه های خصوصی تشویق کرده است. طرح حجاب و داشتن پوشش در آموزه‌های دینی، هرگز به معنی نادیده گرفتن نیاز طبیعی و اصیل زنان به خودآرایی نیست. بارها در روایات ها دیده‌ایم که به زنان در مورد آراستن و زینت کردن توصیه شده است.  امام صادق(علیه السلام) می فرماید: «زن به سه چیز نیاز دارد که یکی از آنها آراستگی است».
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به بعضی از همسرانشان که به آراستگی خود توجه نداشتند، می فرمود: «چرا ژولیده هستی و به دلیل سرمه نکشیدن، چشمت سفید شده است و چرا خضاب نکرده و موهای خود را رنگ نمی کنی؟

امام باقر(علیه السلام) می فرماید: «سزاوار نیست که زن خودش را معطل کند (از برخی زیورآلات استفاده نکند)، هرچند آویختن گردن بندی به گردنش باشد.

در روایات متعدد، خوش ‌بو کردن زن، آراستن ناخن، توجه به زیبایی چهره و رنگ موی زن از یی سو و لزوم آراسته بودن شوهر برای زن از سوی دیگر مورد توجه قرار گرفته است که مجموعه این روایت ها، از توجه اسلام به این نیاز زن حکایت دارد. خداوند متعال با قرار دادن حکم شرعی حجاب برای زنان، قصد متعادل کردن نیاز به خودآرایی و تبرج را دارد. افزون بر آن، در دین، حکم پوشش، به حضور در عرصه عمومی اجتماع مربوط است و به زنان اجازه داده شده است در محافل خصوصی و در مکان‌هایی که همه محرم هستند، لباس‌های رنگین و از زینت (طلا و نقره) استفاده کنند. حتی در اسلام به پدران و همسران سفارش شده است وسایل آرایش و آراستگی زنان را تأمین کنند. در سیره امیرالمومنین علی(علیه السلام) آمده است که حضرت، همسر و فرزندان خود را با طلا و نقره می آراست. (همین مسئله در سیره امام سجاد و امام باقر (علیهماالسّلام) آمده است».

بدحجابى داراى آثار مختلفی در دنیا و آخرت است که به برخى از آن‏ها اشاره می کنیم:

آثار دنیوى بدحجابى

آثار و نتایجی که در دنیا به دنبال بدحجابى مى ‏آید شامل آثار فردى، خانوادگى و اجتماعى است که بدون شک همه شما با آن ها آشنا هستید ، که در انتهای مقاله به این موضوع خواهیم پرداخت.

آثار فردى بد حجابی

۱.اختلالات روانى:

یکى از پیامدهاى سوء بدحجابى و ابتذال در پوشش، ایجاد شدن اختلالات روانى در فرد مى ‏باشد، بعضى از زنان بر اساس نیاز ذاتى و فطرى خود براى جلب رضایت محیط به خودآرائى و جلوه ‏گرى پرداخته، فکر و اندیشه خود را خواسته یا ناخواسته در بعد تمایلات و تخیلات پوچ، محدود مى‏ کنند. در جامعه پوشش ناقص زن  فشارهاى جبران‏ ناپذیرى بر روان، اعصاب و شخصیت او وارد مى‏ کند؛ چرا که او در این حالت خود را در معرض پاسخ گویى به تهاجم نظرها و افکار مختلف مى ‏بیند و از محقق ساختن شخصیت خود عاجز مى‏ ماند، در این صورت یا به سوى بى‏ تفاوتى و بى قیدى کشیده مى ‏شود و یا به تخیلات و اعمال نامناسب دست مى ‏زند، که در هر دو صورت خود و اطرافیانش را از نظر روانى، عقلانى و فرهنگى در معرض سقوط قرار مى ‏دهد.

۲.افت در تحصیل و آموزش:

یکى دیگر از پیامدهاى سوء در بد حجابى و یکى از نمونه ‏هاى مشهود رکود فعالیت‏ها، افت تحصیلى و آموزشى در میان دانش‏ آموزان و دانشجویان دختر و پسر می باشد؛ بدحجابى مشغولیت فکرى و درگیری ذهنی دختران محصل را بیشترمى‏ کند، آنان را به سوى شناخت مدل‏هاى گوناگون، آرایش موى سر و تقلید از مدهاى متنوع سوق مى‏ دهد، آنان وقت زیادى از فرصت‏هاى مطالعه را صرف آرایش‏ ها و آراستگى ‏هاى سر و صورت و لباس مى‏ نمایند، مقدار زیادى از وقت آنان نیز به سخن گفتن درباره این گونه امور و طریقه دسترسى به لوازم آرایش مى‏ گذرد و به جاى پرداختن به مباحث درسى به نوع آرایش مو و… مى ‏پردازند.

پیشنهاد آی‌بک امداد :  لیست زمان سال تحویل تا 50 سال قبل | سال تحویل 1500

از سویى دیگر پسران دانشجو که دوران بحران جنسى را سپرى مى کنند، ممکن است به اشتیاق دیدن روى چنان دخترى درس و مطالعه را رها کرده و ساعت‏ها پس از دیدار در اندیشه فرو روند؛ چه زیان بار و خطرناک است آن‏ گاه که دیدار، مکاتبه‏ ها و دوستى ‏ها را نیز در پى داشته باشد.

روز حجاب و عفاف

۳.سقوط ارزش زن:

بدحجابى مقدمه بى بند و بارى و زمینه ساز لذت‏ هاى شهوانى نامشروع است، اگر دخترى ازحجاب بى بهره باشد هرگونه توجهى به او جنبه شهوانى دارد، در نتیجه ارزش‏ هاى راستین او فراموش مى‏ گردد، به همین جهت تا زمانى که جاذبه ظاهرى دارد، مورد توجه است و چون این جاذبه از بین مى‏ رود، احساس غربت، پوچى و پشیمانى مى ‏کند.

بله بدحجابى در دختران ارزش‏ هاى راستینشان را تحت الشعاع ظواهر جنسى‏شان قرار مى ‏دهد و آنان را فداى هرزگى‏ و هوسرانى‏ شیادان مى‏ سازد. بدحجابى  می تواند ارزش زن را از بین ببرد و او را تاحد یک کالا پست ‏کند، زنى که بدن و اندام خود را در معرض دید همگان مى ‏گذارد و آنچه را که به جنسیت او مرتبط است را به کوچه و بازار مى ‏کشد، در حقیقت مى‏ خواهد با تکیه بر «زنانگى» خویش، جاى خود را در جامعه باز کند نه با تکیه بر «انسانیت» خود.

در واقع او بدین ترتیب اعلام مى‏ کند که آنچه براى او اصل است «زن بودن» اوست نه انسان بودن و نه اندیشه کارایى و لیاقت او، چنین زنى قبل از هر چیز اسیر خود است. او شبیه به مغازه داری است که دائماً در فکر تزئین و تغییر دکوراسیون ویترین مغازه می باشد.

این اندیشه به زن فرصت آرزوهاى بزرگ‏ تر را نمى‏ دهد. در این صورت او نمى‏ تواند با ویژگى‏ هاى اخلاقى، علم و آگاهى و دانایى‏ اش جلوه کند تا به مقام والای انسانی برسد.

هر چه قدر زن از شخصیت معنوى و زیبایى‏ هاى درونى برخوردار باشد، به همان اندازه خود را از به نمایش گذاشتن زیبایى ‏هاى ظاهرى، جسمانى، تن‏ آرائى و خودنمایى بى نیاز مى‏ بیند و همان‏ طور که حجاب رمز پاکى و بازیابى شخصیت زن مسلمان است، چنین زنى دیگر در خود، کمبودى احساس نمى‏ کند و ارزش خویش را در تن ‏آرایى، خودنمایی، لباس‏ هاى رنگارنگ و حرکات هوس ‏انگیز نمى ‏داند.
در مقابل زنان بی شخصیت و بدحجابى که به جلوه های ظاهرى و تجمل و تنوع مى ‏پردازند و به سراغ اسباب آرایش و زیورآلات جالب‏ تر و کفش و لباس شیک‏ تر می روند، از آن قشر زنانى هستند که از سرمایه‏ هاى معنوى محرومند و جمال معنوى، براى آنان نامفهوم است، اینان، کمبود خویش را بدین گونه جبران مى ‏کنند و عطش شخصیت‏یابى را از این طریق فرو مى ‏نشانند.

۴.زمینه ‏سازى رذایل اخلاقی:                     

بدحجابى منشأ بسیاری از رذایل اخلاقى در باطن فرد است، «ابتذال در اخلاق» و «ابتذال در لباس» مى‏ آورد و «مدپرستى»، «هواپرستىی»را به دنبال دارد، چه بسیار هستند افرادى که به علت ابتذال در پوشش، دچار بیمارى‏ هاى غرور و کبر و عجب و ریا… مى‏ گردند وچه بسیار کسانى که به خاطر مد پرستى که منشأى جز هواپرستى ندارد، در دام انواع مفاسد و معاصى گرفتار مى‏ آیند. صادق آل محمد(صلی الله علیه و آله) هنگام بیان ویژگى‏ هاى لباس مطلوب مؤمن، وى را از پوشیدن لباس‏ هایى که رذایل اخلاقى چون عجب و ریا و تکبر و… را در آن ها به وجود می آورد منع مى ‏کند و مى‏ فرماید:
«و لا یحملک على العجب و الریا و التزیّن و التفاخر و الخیلاء فانها من آفات الدّین و مورثه القسوه فى القلب»
«لباست، لباسى نباشد که تو را به گناه خودپسندى، ریا، آراسته نشان دادن، فخر فروشی بر دیگران و تکبر آلوده کند، که تمام اینها از آفات دین و موجب سنگدلى است»
از این روایت معلوم مى‏ شود که پاره ‏اى از پوشش ‏ها چنین خاصیت و پیامدهاى سوئى را به همراه دارند.

آثار خانوادگی بد حجابی

براى بقاى دوستى زوجین:

علم (روانشناسى) ثابت کرده که زن با حجاب محبّت شوهر و توجه او را بیش از دیگران به خود جلب مى کند، امّا چگونه؟

چون انسان کنجکاو می شود برای دانستن آنچه منعش کرده اند، و همیشه سعى می کند زنجیر ممنوعیّت را پاره کرده، و از همه چیز آگاهى پیدا کند و زن باحجاب به محبّت قلبى شوهر نزدیکتر است تا زن بی حجاب، و مردى که زنش بى حجاب است از موى سر انگشتان پا روزانه ده ها بار مى بیند، بدین وسیله زن آن صورت زیبا و دلربایش را براى مرد بطور کلّى از دست مى دهد، بر خلاف زن با حجاب که همیشه با پوشاندن بدنش، محبّت و اشتیاق شوهرش را نسبت به خود جلب مى کند. و به همین علّت مى بینم که معمولا زن مومنه به محبّت قلبى شوهر، از زن بی حجاب نزدیکتر است.

براى نگهدارى زندگى زناشویى:

هنگامى که زن با عفّت و حجاب باشد زندگى زناشوئى دوام پیدا مى کند، چون در این صورت شوهر جز زن خود را نمى بیند، و لذا با مشاهده او قانع است، و زن هم غیر از شوهرش را نمى بیند و به او قانع است.

امّا زمانی که زنان، بى حجاب باشند و میان زن و مرد اختلاط باشد، طبیعى است که مرد زنهایى زیباتر از همسر خود و زن مردهایى زیباتر از همسر خود را مشاهده کرده و این مشاهده به از هم پاشیدن روابط خانوادگى و سرانجامش طلاق و یا راههاى انحرافى مى باشد.

روز حجاب و عفاف

منافع حجاب اسلامی:

مراعات کردن عفاف و حجاب اسلامی  به چند دلیل به نفع بانوان است:

  1. بهتر می توانند مقام و منزلت خود را حفظ کنند و خود را از نگاه های ناروا بیمه نمایند.
  2. بانوان با رعایت پوشش اسلامی بهتر می توانند وفاداری خود به همسرانشان پاس بدارند و در آرامش و صفا و گرمی خانواده نقش مهم خود را ایفا کنند.
  3. آنان می توانند محیط زندگی خود را پر از نشاط و محبت نموده و با این عمل مقدس از بروز بسیاری از اختلافات خانواده گی که ریشه در بی بند و باری و بی حجابی دارد جلوگیری نمایند.
  4. زنان با مراعات عفت و حجاب خود، بهترین کمک را می توان به نسل جوان جامعه بنمایند زیرا همه می دانیم که بسیاری از جوانان جامعه بخاطر مشکلات مالی قادر به ازدواج نیستند، وقتی بانوان، مراعات حجاب خود نمایند، در نتیجه این قشر از جوانان دچار فساد اخلاق و ضعف اعصاب و سایر انحرافات روحی نخواهند شد.

زنان جامعه هر قدر به حجاب و عفاف خود احترام بگذارند اعتماد همسران آنها نسبت به آنها بیشتر شده و در سایه این اعتماد و اطمینان است که پایه تربیت و معنویت و اخلاق فرزندان در خانواده ها پی ریزی شده، و بهترین فرزندان از این چنین انسانهای تحویل جامعه اسلامی داده خواهد شد. و چه زیباست این سخن از حضرت امام صادق علیه السلام که فرموده است: طوبی لمن کانت امه عفیفه: خوش به حال کسی که مادرش با عفت است و حقیقتا مادران پاک هستند که فرزندان صالح و شایسته در دامن های مطهر خود پرورش می دهند.

همچنین رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم می فرمایند: الولد الصالح ریحانه من ریاحین الجنه: فرزند صالح گلی از گلهای بهشت است. این گل های خوب باید باغبانهای خوبی هم داشته باشند ورنه هر سنگ و گلی لؤلؤ و مرجان نشود. بنابراین پدر و مادری که پای بند به اخلاق اسلامی نباشند و به عفت و حیا و حجاب خود توجه نکنند چه انتظاری می رود که صاحب فرزندانی شایسته و صالح باشند.

نتیجه گیری اسلام عفاف و حجاب را برای محدودیت و حبس زن نیاورده، بلکه برای مصونیت او توصیه کرده است، زیرا اسلام راضی به رکود ،حبس و سرکوبی استعدادهای زن نیست، بلکه با رعایت کردن عفاف و حفظ حریم، اجازه حضور زن را در اجتماع داده، اما از سوء استفاده شهوانی و تجاری منع کرده است، در واقع حجاب موجب محدودیت، مردان هرزه می باشد که درصدد کام جوییهای آزاد و بی حد و مرز هستند و منظور، مصونیت زنان از دست این گروه از مردان هوس باز است.

 

تعمیر یخچال شبانه روزی

31

روز حجاب و عفاف

امتیاز سردبیر

مجموع امتیاز

مقاله ای در رابطه با روز حجاب و عفاف ، تاثیر حجاب بر زندگی انسان

امتیاز کاربر: ۴.۳۵ ( ۱ نتایج)

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا